توسعه صنعت سیمان از لحاظ کمی و کیفی پس از انقلاب ۱۳۵۷ چشمگیر بوده است. هنگامی که در ایران انقلاب شد، ۱۱ واحد سیمان در ایران مشغول به تولید بودند. این تعداد پس از چهار دهه در سال ۱۳۹۷ به ۷۰ واحد تولیدی رسید، تولید سیمان از ظرفیت اسمی شش میلیون و ۵۰۰ هزارتن در سال (۱۳۵۷) به ۸۸ میلیون تن در سال (۱۳۹۷) افزایش پیدا کرد و رتبه ایران در ردیف ۱۰ کشور اول تولیدکننده سیمان در جهان قرار گرفت.این توسعه صنعتی تنها کمی نبود، چرا که سهم مداخله نیروی کار ایرانی در طراحی، ساخت و راه اندازی کارخانجات سیمان به شکل قابل ملاحظهای تغییر کرد. تا سال ۱۳۵۷ کارخانجات سیمان توسط شرکتهای خارجی (عمدتا آلمانی) طراحی، اجرا و راه اندازی میشدند و پس از آن در اداره و تعمیرات ابزار تولید نیروهای خارجی نقش تعیین کننده داشتند. اما پس از انقلاب نیروهای ایرانی با خرید تکنولوژی و ماشین آلات، طراحی سازههای پایه و اجرا و نصب تجهیزات تولید را برعهده گرفتند و همچنین راه اندازی و بهره برداری نیز فقط توسط نیروهای متخصص ایرانی انجام شد. این توانایی موجب شد که ایرانیان در بازار منطقه هم به صادرات سیمان و هم به ساخت کارخانجات بپردازند.اما این توسعه قابل ملاحظه در طی ۴۰ سال، به سه دلیل اکنون رو به افول است. نخستین دلیل این است که فاصله بین ظرفیت تولید ایجاد شده و حجم بازار در دسترس، موجب ایجاد ظرفیت مازاد قابل توجه در صنعت سیمان ایران شده که از دلایل اصلی بحران مالی این صنعت در سالهای اخیر است.با اینهمه هنوز طرح احداث کارخانجات جدید یا طرح های توسعه خطوط تولید مجوز دریافت میکنند. از سوی دیگر، هزینه قابل توجه حمل سیمان در فواصل طولانی موجب محدودیت صادرات این محصول تنها به کشورهای همسایه میشود. کشورهایی که در سالهای اخیر با کمک نیروهای مستشاری ایران صاحب کارخانجات سیمان شدند و اکنون به بهانه قیمت پایین عرضه سیمان از سوی ایران و نیز حمایت از تولید کننده داخلی اکنون واردات سیمان ایران را ممنوع کردهاند. سومین دلیل بحرانی شدن وضعیت صنعت سیمان در ایران، تحریمهای مالی و بانکی از سوی آمریکا است.این تحریمها هرگونه مراوده بانکی از سوی شرکت های ایرانی با شرکتهای خارج از ایران را هدف گرفته اند و از آن جایی که صنعت سیمان در ایران برای بروزرسانی تکنولوژی و ماشین آلات، قطعات یدکی و صادرات خود نیازمند کانالهای مالی با شرکتهای خارجی هستند، با تداوم این تحریمها دچار استهلاک و فرسودگی خواهند شد. بنابراین صنعت سیمان بسرعت به سمتی میرود که به صنعتی ضررده در ایران تبدیل شود و موجب رکود و زیان سرمایه های درگیر شود.توانایی نیروهای تکنوکراتیک پس از انقلاب برای تداوم پروژههای بجامانده از تیمهای خارجی، بدون مدیرانی که سازمانها را شکل داده بودند از یک سو و نقشآفرینی در توسعه این صنعت از سوی دیگر موجب شد که تحقیقی در حوزۀ جامعه شناسی تاریخی شکل بگیرد که بپرسد «تکنوکراسی به عنوان نیرویی تعیین کننده برای ایجاد ثبات پس از انقلاب، چگونه با وجود تحریمهای بین المللی و خلاءهای نظام آموزشی، صنعتی چون سیمان را حفظ میکنند و گسترش میدهند؟»این پرسش در کنار جستجوی دلایل خطاهای برنامه ریزی برای مهار گسترش خارج از نیاز این صنعت موجب شد که پروژۀ پژوهشی تاریخ صنعت سیمان در ایران شکل بگیرد. این پروژه با بررسی اسناد تاریخی، تحولات ساختاری و مصاحبۀ عمیق با مدیران کارفرمایی، مشاوران و پیمانکاران بیش از دو سال است که بدنبال پاسخی گویا برای سوالهای مطرح شده میگردد. این پروزه از کمک کارشناسان و مدیران دارای دغدغه که فکر میکنند می توانند به غنای این پروژه بیفزایند استقبال میکند.حاصل این تحقیق بزودی در قالب کتاب منتشر خواهد شد و در اختیار دست اندرکاران حوزۀ سیمان، علاقه مندان به تاریخ صنایع ملی و محققان این حوزه قرار خواهد گرفت.